لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۰۵:۱۵

خانه‌ای آبرومند برای ادوارد مونک


«ادوارد مونک» نقاش مشهور نروژی که مدتهای مدید در نروژ نادیده گرفته شده بود، به زودی مورد ستایش کشورش قرار خواهد گرفت. بالاخره در صد و پنجاهمین زادروز مونک، نروژ جایگاه او به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان نروژی را، با برپا کردن بزرگترین نمایشگاه مرور برآثار او در اسلو، به رسمیت خواهد شناخت.

تابلو مشهور «فریاد» طبیعتاً در مجموعه نمایشگاه است.آثار برجسته و ارزنده دیگری، از جمله «مادونا»، «خون آشام» و «رقص زندگی» هم در نمایشگاه است.
به گزارش آرت‌دیلی، از روز شنبه ، مجموعه «مونک ۱۵۰» برای دیدار همگانی گشوده می شود، و چشم انداز بی سابقه ای به زندگی طولانی هنری مونک فراهم می کند. نمایشگاه کارهای او – ازنخستین ها تا هنگام مرگش در ۱۹۴۴ – را دربر می گیرد.

اُدون اکهف مدیر موزه ملی اسلو به خبرگزاری فرانسه گفت: «نمایشگاه های زیادی از آثار مونک در گذشته برپا شده، اما به دلایل هنری یا عملی، معمولاً بر یک جنبه کار او تمرکز داشته است.»

اینبار ، نمایشگاه به گونه ای تنظیم شده که تحول و گستره کار این هنرمند برجسته را از خلال ۲۷۰ تابلو و طرح نشان می دهد. ترتیب دهندگان نمایشگاه این امر را از دو راه انجام می دهند.

موزه ملی، به موضوع «چگونه مونک، مونک شد» پرداخته و دوران شکل گیری هنر او از سال ۱۸۸۲ تا ۱۹۰۳ را بررسی می کند.

رویکرد دوم ، در موزه مونک است که کارهای دوران بلوغ هنری، و چهل سال آخر زندگی او را به نمایش گذاشته است.

مونک با نخستین ضربه های قلمو، نشانه های نبوغ استثنائی خود را آشکار کرد وخود را به عنوان یکی از پیشگامان اکسپرسیونیسم ،آنهم در زمانی که آن سبک تازه و خطرناک بود ،شناساند. معاصران او ، در مواجهه با موضوع های دشواری همچون «کودک بیمار»، همیشه کارهای او را درک نمی کردند، نقاشی هایش را ناتمام می پنداشتند و رد می کردند. نقاشی های مونک با موضوع بیماری ، ریشه ای بسیار شخصی داشت. نقاش جوان، به شدت تحت تأثیر مرگ زودرس مادر و خواهرش که هردو به بیماری سل مبتلا شدند ، قرار گرفت.

برخی دیگر از موضوعاتی که او انتخاب می کرد و به بررسی آنها می پرداخت هم معاصران او را تکان می داد و برمی انگیخت: موضوع های ممنوعه ای چون:بلوغ و زندگی بی بندو بار. بخش مهمی از آثار او به بررسی موضوع های معین از زوایای مختلف پرداخته اند.

به این ترتیب است که مثلاً در رشته نقاشی های او به نام «حاشیه زندگی» بارها کشیده شده اند ، و گاه نقاش با فاصله چند دهه، باز به سراغ همان موتیف ها رفته است: مثلاً رشد و فرونشستن عشق در نقاشی هائی مثل «بوسه» و «حسادت». اضطراب عمیق و نهایتاً اگزیستانسیالیست که در «فریاد» ابراز شده و یا مثلاً مرگ در تابلو«بستر مرگ».

این ها موضوعات بی زمان هستند که امروز نیز همانقدر تازگی دارند که صد سال پیش. به این ترتیب مونک جای مهمی را، حتی در فرهنگ مردم حفظ کرد که تجلی آن را از تصاویر روی زیرپیراهن ها گرفته تا در فیلم ها می بینیم. با این حال، مونک سالها در کشور زادگاهش نادیده گرفته می شد.

او در آوریل سال ۱۹۴۰، همه آثارش را به شهر اسلو واگذار کرد که آنها را از غارت نازی ها که چند روز پیش از آن به نروژ حمله کرده بودند، محفوظ دارد.

اما پس از جنگ کارهایش در ساختمانی معمولی در یکی از محلات دوردست اسلو، تقریباً بی نام و نشان باقی ماند. شمار دیدار کنندگان از آن ساختمان معمولاً اندک بود و نبودن امنیت و مراقبت، به گونه چشم گیری آشکار. همین امر دلیل دزدیده شدن دو نمونه از تابلوی مشهور«فریاد» شد. یکی از موزه ملی در سال ۱۹۴۴، و دیگری در ۲۰۰۴ از موزه مونک. هر دو این تابلوها بعداً پیدا شد.

به هر حال، به نظر می رسد دوران بی اعتنائی به مونک در میهنش به پایان می آید. دلیل این امر شاید استقبال شدید از نمایشگاه های او در خارج از نروژ باشد.
در پاریس، لندن، و فرانکفورت، اخیراً از نمایشگاه «شم مدرن"دیدن کردند.

سال گذشته نسخه ای از تابلوی فریاد، تنها نسخه ای که در دست بخش خصوصی است ، در نیویورک به ۱۱۹ میلیون و نهصد هزار دلار به فروش رسید و مقامات اسلو،پس از سال ها طفره رفتن، بالاخره این هفته موافقت کردند که موزه جدیدی برای مونک در ساختمانی آبرومندترایجاد کنند.

موزه تازه قرار است در سال ۲۰۱۸، یعنی هفت دهه پس از مرگ او گشوده شود. مونک بالاخره خانه ای خواهد یافت.
XS
SM
MD
LG