لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۲۳:۴۴

سینمای مستند ایران و خسروسینایی


سینمای مستند ایران و خسروسینایی
سینمای مستند ایران و خسروسینایی

گفته می شود مظفردین شاه قاجار و عکاس درباری: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی نخستین مستندسازان ایران بوده اند که در مردادماه 1279 خورشیدی ساخت نخستین مستند خود را در شهر اوستاند فرانسه کلید زدند. اما تا ساخت فیلم علفزار فیلمهای مستند ایران چیزی جز نمایش مراسم رسمی و خشک درباری نبوده اند که دارای ارزشی تاریخی اند. اگر از فیلم «علفزار» ساخته مریان سی کوپر آمریکایی و مستند «دکتر مصدق در سفر آمریکا» ساخته دکتر کوشان بگذریم باید گفت، فیلم «یک آتش» ابراهیم گلستان نخستین فیلم جدی مستند ایرانی بود که با تحسین منتقدان و تماشاگران روبرو شد و جایزه جشنواره ونیز را در سال 1961 دریافت کرد. ابراهیم گلستان بعدها «موج مرجان خارا» و «آب و گرما» و سپس «تپه های مارلیک» را ساخت که برنده جایزه ونیز سال 1343 خورشیدی شد. فروغ فرخزاد «خانه سیاه است» را به سال 1342 ساخت که برای نمایش در دور رقابتهای اصلی شانزدهمین دوره جشنواره فیلم کن پذیرفته شد؛ اما به گفته جمال امید در کتاب تاریخ سینمای ایران روزهای آخر و به درخواست ابراهیم گلستان که تهیه کننده فیلم بود «خانه سیاه است» از لیست برنامه مسابقه حذف شد. فیلم خانه سیاه است سپس برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم اوبرهازن آلمان شد.

سپس مصطفی فرزانه فیلم «مینیاتورهای ایرانی» را ساخت که رژه لسکو، مترجم بوف کور هدایت، گفتار فیلم را نوشت. فیلم مینیاتورهای ایرانی مورد ستایش جشنواره های گوناگون قرار گرفت. در سال 1343 همچنین فیلم «طلوع جدی» ساخته احمد فاروقی قاجار برنده جایزه جشنواره کن فرانسه شد. آنگاه کامران شیردل، آموزش دیده سینما از ایتالیا فیلم «اونشب که بارون اومد» را ساخت که پس از دوره ای طولانی از ممنوعیت موفق به دریافت جایزه بزرگ جشنواره فیلم تهران در سال 1353 شد. ناصر تقوایی فیلم «بادجن» را به سال 1348 ساخت که برای نخستین بار مناسک آیینی مردم جنوب ایران را به تصویر کشیده بود. صدای دو رگه احمدشاملو که روایتگری فیلم را برعهده داشت به جذابیت آن افزوده بود.

فریدون رهنما، سهراب شهید ثالث، پرویز کیمیاوی، و خسروسینایی، از دیگر مستندسازان ایرانی اند که پیش از انقلاب به گنجینه مستند ایران افزوده اند. اما امروزه و به پشتوانه چنین تجربه ای، سینمای مستند ایران با مشکلاتی بزرگ از جمله تهیه کننده و کمبود تبلیغات روبروست.

به گزارش خبرگزاری مهر، خسرو سینایی درباره مقایسه سینمای مستند در جهان و ایران گفت: امروزه خوشبختانه فیلم مستند در سطح جهان در مقایسه با گذشته، بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد، چون ابزار سینما این امکان را به وجود آورده است که درباره بسیاری از موضوع‌ها فیلم ساخته شود،‌ در حالی که در گذشته این ابزار در اختیار بسیاری نبود. برای مثال ما می‌بینیم که حتی بسیاری تصاویر به راحتی با همین موبایل‌ها فیلمبرداری شده و در سطح گسترده نیز پخش می‌شود.

سینایی در ادامه پیرامون اهمیت و جایگاه مستندسازی در دنیا گفت: این مسئله از یک سو نشان می‌دهد که سینمای مستند تا چه اندازه می‌تواند به عمق ماجراها نفوذ کند و مردم و افکار جهانیان را در جریان همه مسائل قرار دهد، اما از سوی دیگر برای من که فیلمسازی حرفه‌ام است، این اختلال جایگاه‌ها موجب عدم رضایت می‌شود، چرا که نمی‌توانم از همه کسانی که دوربین به دست دارند؛ از دوربین موبایل تا دوربین‌های کوچک و... توقع داشته باشم که فیلمساز باشند.

کارگردان «مرثیه گمشده» همچنین افزود: ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که امکانات رسانه‌ای در اختیار هر کسی قرار گرفته است، بنابراین نمی‌توانیم افراد را محدود کنیم، چرا که آنها کارشان را انجام می‌دهند و اگر ایده خوبی داشته باشند، اثرشان از طریق رسانه‌ها در تمام دنیا پخش می‌شود اما مسئله‌ای که اتفاق می‌افتد، این است که تعداد این تصاویر آنقدر زیاد می‌شود که شما به سختی می‌توانید به جوهر سینمای مستند نزدیک شوید.

سینایی با اشاره به جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» و نقش فیلمسازان در ارتباط با این جشنواره گفت: فیلمساز مستند باید کنجکاو و جستجوگر باشد تا افراد جامعه را با مسائل اجتماع‌شان آشنا کند، تا در ساختن جامعه‌ای سازنده و با نشاط موثر باشند. در غیر این صورت، فیلمسازی و نیز برگزاری جشنواره‌ای در این زمینه تنها امری تشریفاتی خواهد بود. به همین دلیل مستندسازان باید این امکان را داشته باشند تا حقیقت را ثبت کرده و آن را با افراد جامعه مطرح کنند.

خسرو سینایی آنگاه به فیلم «زنده باد» خود اشاره می کند که سی سال توقیف بوده. او می افزاید: «برای جشنواره فیلم دفاع مقدس امسال از من فیلم «زنده باد» را خواسته اند. فیلمی که سی سال توقیف بود و من و دوستانم را ورشکست کرد. این اولین فیلم بلند ما بود و اولین فیلمی بود که بعد از انقلاب در یک جشنواره جهانی جایزه گرفت. این گونه تزلزل در تصمیم گیری ها یعنی عدم تداوم برنامه ها و نگاه ها در طی چند سال. تکلیف فیلمساز در این میان چیست؟»

خسروسینایی که نگرانی خود از دخالتهای دولتیان در امور سینمای ایران را پنهان نمی کند در این باره افزود: «اگر ما اجازه بدهیم همه چیز به طور طبیعی و راحت شکل بگیرد، در جامعه ایران همان قدر که نکات منفی پیدا می شود، نکات مثبت هم پیدا می شود. فیلمساز دنبال شکاراست. چند سال پیش در فرانسه سینمای مستند ایران بررسی می شد که من را هم دعوت کرده بودند. من دو فیلم در مورد هنرمندان ایران داشتم. تقریبا بیست و هشت فیلم دیگری که نمایش داده شدند همه در مورد فقر و وضعیت روستاهای ایران بود . وقتی این فیلم‌ها را دیدم به فرانسوی ها حق دادم چنین تصویری از ایران داشته باشند. بعد از نمایش این فیلم ها از من خواستند حرف بزنم. من در آن سخنرانی گفتم زمانی به دانشجویانم می گفتم دوربینتان را ببرید و از شهرهای مختلف و عادات و فرهنگ و سنت هایشان فیلم بگیرید که ما بتوانیم در شهرهای دیگر ایران این فیلم ها را نمایش بدهیم و همه مردم ایران بدانند که مردم در مناطق مختلف چطور زندگی می کنند. ما قرار بود با این فیلم ها مملکت خودمان را بشناسیم واین فیلم ها برای این ساخته نشده بود که درچنین جشنواره هایی به نمایش دربیاید.»

XS
SM
MD
LG