لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۰۸:۳۴

اعتراض زنان بند سیاسی به تبعید دو زندانی به قرچک


زندان قرچک ورامین ، کهریزکی دیگر
زندان قرچک ورامین ، کهریزکی دیگر
روز چهارشنبه ۲۱ تیرماه، کبری بنازاده امیرخیزی و صدیقه مرادی، دو زن زندانی سیاسی در زندان اوین که هردو به بیماری های جدی گوناگون مبتلاهستند، به طرزی غیرمنتظره به زندان قرچک ورامین تبعید شدند. این امر با اعتراض گسترده زنان زندانی سیاسی در اوین روبرو شده و نگرانی آنان و خانواده های شان را فراهم آورده است. تا جایی که به نوشته سایت کلمه، یکی از آنان، اشرف علیخانی (ستاره)، برای نشان دادن این اعتراض دست به اعتصاب غذا زده است.

اشرف علیخانی وبلاگ نویسی ست که در شهریور سال ۱۳۸۹پس از محاکمه ای چند دقیقه ای به حکم قاضی صلواتی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب علیه امنیت ملی از طریق شرکت عامدانه در اغتشاشات خیابانی، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ارتباط با ماهواره ها و انتشار مطالب موهن به نظام اسلامی در فضای مجازی یا وبلاگ، و ارسال ایمیل و... به سه سال زندان محکوم شده است.

در همین حال، شبنم مدد زاده، زندانی سیاسی در اوین که یک سال و نیم پیش همراه با عده ای دیگر از زندانیان عادی و سیاسی زن به زندان قرچک منتقل شده بود، روز چهارشنبه ۲۸ تیرماه با انتشار نامه ای که در سایت کلمه و سایت های حقوق بشری منتشر شده، از مجامع حقوق بشر در جهان خواستار دست زدن به تلاشی گسترده برای بازگرداندن این دو زن بیمار به زندان اوین شده است.

شبنم مدد زاده که دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت بود، در سال ۱۳۷۸ بازداشت شد و پس از یک سال بازداشت بدون تفهیم اتهام که سه ماه آن در انفرادی وبا شکنجه گذشت، به حکم قاضی مقیسه به اتهام محاربه و تبلیغ علیه نظام به پنج سال حبس و تبعید در زندان رجایی شهر محکوم شد.

انتقال زندانیان سیاسی و عقیدتی زن از رجایی شهر به قرچک
شبنم مددپور در دی ماه سال ۱۳۹۰ همراه با هفت تن دیگر از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی، از زندان رجایی شهر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقال این زندانیان به زندان زنان قرچک به افشاگری هایی درباره شرایط هولناک این زندان منجر شد.

این در حالی بود که پیش از آن خانواده های جمعی از زندانیان سیاسی زن در نامه ای به رئیس قوه قضائیه از نگه داری نزدیکان خود در زندان رجایی شهر در کنار زندانیان عادی و شرور ابراز نگرانی کرده و ضمن اشاره به ناامنی شدید و تجاوز و قتل زنان زندانی، وقایع زندان رجایی شهر را «فاجعه انسانی» توصیف کرده وپرسیده بودند:«آیا عزیزان ما که به جرم داشتن اندیشه های متفاوت محکوم به حبس و تبعید شده اند، در این زندان محکوم به مرگ تدریجی اند؟ آیا آنچه در بند زنان زندان رجایی شهر اتفاق می افتد، یک فاجعه انسانی نیست؟[ ...] آیا جرم عزیزان ما بیش از اندیشیدن است».

زندان قرچک ورامین
وضعیت زندان قرچک به حدی نامناسب بود که زندان رجایی شهر به پای آن نمی رسید. به گزارش پایگاه اینترنتی فعالان حقوق بشری، زندانیان انتقال یافته به قرچک در تماس های تلفنی با خانواده هایشان زندان قرچک را «کهریزکی دیگر» خواندند که درآن به زندانیان حتی آب و غذا داده نمی شود و آب این زندان دربیشتر ساعات روز قطع است.

زندانیان سیاسی زن که به زندان قرچک منتقل شده بودند، در نامه ای که خطاب به مردم و مراجع تقلید، مسئولان جمهوری اسلامی و مجامع حقوق بشری در سراسر دنیا نوشته بودند، از تنبیهات بسیار شدید و برخوردها و درگیری های میان زندانیان نوشته بودند. آنان در این نامه پرسیده بودند:«در کجای دنیا، نتیجه درگیری برسرآب جوش، تنبیه و متعاقب آن کشیدن ناخن های دستان یک زندانی باشد؟ درکجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ درکجای دنیا کودکان ۱۴ و ۱۵ ساله را درچنین شرایطی نگهداری می کنند؟»

رادیو فرانسه در گزارشی این زندان را «سالنی بزرگ با سقفی بلند» توصیف کرده بود که «گرسنه نگه داشتن زندانیان و کتک زدن دسته جمعی آنان از موارد آزار در زندان قرچک ورامین است. صدها زن زندانی سیاسی و عقیدتی و عمدتاً جرایم عمومی در محلی به عنوان زندان قرچک ورامین نگهداری می شوند. این زندان در حقیقت سالنی است بزرگ و با سقفی بلند که فاقد سلول است و در آن صدها زندانی بدون کمترین امکان بهداشتی در سرما و گرما روی هم تل انبار شده اند».

«خانه حقوق بشر ایران» در همان زمان از تجاوز به یک دختر ۲۱ ساله در زندان قرچک ورامین توسط چند تن از زندانیان بند خبرداد. به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» این واقعه در حضور سایر زندانیان و نگهبانان بند روی داد. این گزارش افزوده بود «زندان قرچک ورامین سوله بسیار بزرگی ست که گفته می شود پیش از این محل گاوداری بوده و دارای شرایط قرون وسطایی است. اما به دلیل بدنام بودن این زندان و برای فریب افکار عمومی بر روی درب این زندان «ندامتگاه شهر ری» نوشته شده است».

بی بی سی نیز در همان زمان، به نقل از عضو خانواده یک زندانی سیاسی زن که نخواسته بود نامش را فاش کند، نوشته بود که در سالن مذکور برای بیش از ۳۰۰ زندانی زن، فقط چهار توالت وجود دارد. این منبع به بی بی سی گفته بود: «صبح پنجشنبه که [زندانیان] بیدار شدند مدفوع همه جای زمین را پر کرده بود، کسانی که نمی توانستند خود را کنترل کنند خودشان را خلاص کرده بودند، وضع افتضاح و وحشتناکی بود، همه مرگ را طلب می کردند که مجبور نباشند این طور با فلاکت در زندان بسر ببرند.»

شبنم مددزاده در آن زمان در تماس تلفنی کوتاهی به پدرش گفته بود کاش مرده بودیم و به اینجا نمی آمدیم.

با پیگیری سازمان های حقوق بشری و بازدید چند نماینده مجلس و مسئولان از این زندان، زنان زندانی سیاسی از زندان قرچک به زندان اوین منتقل شدند.

شبنم مددزاده شهادت می دهد
شبنم مدد زاده، که چهارمین سال محکومیت زندان خود را می گذراند، در نامه روز چهارشنبه ۲۸ تیرماه خود می نویسد که با «دیدن تبعید غیرقانونی» کبرا بنازاده و صدیقه مرادی به یاد وضعیت ناگوار زندان قرچک افتاده است.

او با توصیف قرچک به عنوان «مسلخ انسان و انسانیت» و « اردوگاهی برای مرگ نه برای حبس» در بخش هایی از نامه خود چنین می نویسد:
«به عنوان شاهد حرف می زنم؛ شاهد روزهای دهشتناک شهرری، که مرگ قبایش را به دیوارآویخته بود در جایی که نفس یاری نمی رساند. سوله های تاریک با سقفی بلند بدون پنجره و نور طبیعی، با دویست نفر جمعیت در هر سوله، با ازدحام سر و صدا، به هم ریختگی اعصاب و روان زندانیان، و دعواها و خبرهای ناگواری که من با چشم خویش می دیدم».

«به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد لحظه های مرگ زایی که از چشم های زندانیان خشم می بارید و باتوم های گارد ویژه زندان برای آرام کردن. به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد دعواها برای غذا و نان در سالنی به اسم سالن غذاخوری! غذایی که به عنوان جیره زندانیان داده می شد آنقدر کم بود که زندانیان گرسنه غذاهای پس مانده در ظرف ها را جمع می کردند و چند لحظه بعد دعوا بر سر همان غذای پس مانده شروع می شد! پرتاب سینی های غذا و صندلی بود جدا از اینکه کف کثیف و آلوده اش چندین نفر را هر روز نقش زمین می کرد. سالنی به اسم غذاخوری که از طرف خود زندانیان به سالن «کتک خوری» تغییرنام یافته بود».

«به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد تلاش های بسیار برای وارونه نشان دادن شرایط نزد خانواده هایی که برای ملاقات می آمدند، سالنی که ما از وسط ویرانه و بیغوله آن رد می شدیم برای ملاقات آن سوی دیوارش از طرف درب ورودی که گل کاری و باغچه های پر از گل در آن بود. من آن را در روز انتقال به اوین مشاهده کردم... حضور دادستان کل کشور در زندان قرچک – همان روز انتقال ما به اوین- برای تکذیب تمامی خبرهای سایت ها و خبرگزاری های خارجی حجتی محکم برای وضعیت اسفناک آنجا بود! ... در همان کریدور سالن غذاخوری که جلوی دوربین ها شیک و تمیز کرده بودند روز قبل از آن لکه های خون روی موزاییک هایش نمایان بود. روزهای بعد از انتقال به اوین از مأموران و زندانبانانی که بین قرچک و اوین رفت و آمد داشتند می شنیدیم که آنجا جهنمی بیش نیست. به اذعان خود زندانبانان».

شبنم مددزاده می افزاید:«آری، به عنوان شاهد حرف می زنم، شاهد برهوتی به نام زندان شهرری. اردوگاهی برای مرگ نه برای حبس. جایی برای مرگ تدریجی که هنوز صدای له شدن عزت انسان را در گوشم می شنوم! یک سال و نیم می گذرد از آن روزها که دوباره آن لحظه ها برایم تکرار شد، با تبعید غیرقانونی کبری بنازاده امیرخیزی و صدیقه مرادی... برای من با این شرایط جسمی و سنی آنجا مرگ زای بود چه برسد برای این دو زن با این شرایط بیماری!

خانواده های زندانیان سیاسی اخطار می کنند
به گزارش سایت های کلمه و نوروز، اخیراً در پی تغییر مدیران زندان ها زندانیان با سخت گیری های شدید تری روبرو شده اند. سایت کلمه می نویسد با انتصاب رئیس جدید زندان اوین که پیش تر ریاست زندان مخوف دیزل آباد کرمانشاه را برعهده داشته است، گفته می شود که قرار است زندانیان سیاسی زن در اوین که حکم تبعید دارند دوباره به قرچک منتقل شوند. اما برای جلوگیری از انعکاس و اعتراض به آن در رسانه ها این اقدام در گروه های دو نفری و با فاصله زمانی انجام خواهد شد.

در همین حال به گزارش سایت نوروز، روز چهارشنبه ۲۸ تیرماه عده ای از خانواده های زندانیان سیاسی باانتشار بیانیه ای به مناسبت تعویض مدیریت زندان اوین به تشدید بدرفتاری با زندانیان اعتراض کردند. این بیانیه با اعتراض به استفاده از دست بند و پابند برای انتقال زندانیان بیمار به بیمارستان ها، این اقدامات را «اقدامات ضد حقوق بشری» و یاد آور« خوی برده داران دوره جاهلیت و قرون وسطی» توصیف کرده است.
این خانواده ها به مسئولان جدید زندان اخطار کرده اند که در صورت عدم رعایت حداقل حقوق زندانیان سیاسی، باید منتظر اقدام های عملی و قرار دادن نام آنان در فهرست «سیاه دلان بد کردار تاریخ» باشند.

در این نامه آمده است: «ما خانواده های زندانیان سیاسی اما برای سلامت عزیزانمان به قدر همه زندگی مان ارزش قائلیم و حاضر نیستیم بی مبالاتی های مسئولان جدید زندان اوین را که گویی هیچ فرقی میان زندانیان عادی و سیاسی قائل نیستند و آمده اند که فرمایش مضحک جناب لاریجانی را مبنی بر نداشتن زندانی سیاسی به شکلی تازه با ایجاد مخاطره برای جان آنان مورد تأیید قرار دهند، تحمل کنیم».

خانواده های زندانیان سیاسی با اشاره به توصیه علی مطهری به دادستان درمورد بدرفتاری با زندانیان سیاسی و خانواده های آنان، به مسئولان جدید زندان اوین و مسئولان سایر زندان های کشور «اخطار» کرده اند: «به خود آمده حداقل حقوق زندانی را در مورد این عزیزان اعمال دارند که در غیراین صورت پرداخت هزینه های بعدی برعهده خودشان است.»

آنان افزوده اند: «ما شاهدانی برآن رفتارهای زشت و ناشایست هستیم که در صورت لزوم در دادگاه صالح شهادت خواهیم داد».
XS
SM
MD
LG