لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۰۶:۱۹

نمایش فیلم پر سر و صدای «قوی سیاه» تازه ترین ساخته دارن آرونوفسکی در فستیوال فیلم تورنتو


نمایش فیلم پر سر و صدای «قوی سیاه» تازه ترین ساخته دارن آرونوفسکی در فستیوال فیلم تورنتو
نمایش فیلم پر سر و صدای «قوی سیاه» تازه ترین ساخته دارن آرونوفسکی در فستیوال فیلم تورنتو

برای«دارن آرونوفسکی»، کارگردان فیلم برنده اسکار «کشتی گیر»، آوردن فیلمی چون «قوی سیاه» Black Swan بر روی پرده سینما جاده پر پیچ و خمی بوده است. فیلمی که هنر رقص «باله» را چاشنی یک داستان دراماتیک پرشور و ترسناک با عوامل ماوراء الطبیعه کرده است.

صحنه های هیجان انگیز و گاه مرتعش کننده و ترسناک در زمینه ای از رقص باله همراه با شخصیت های تیزبین و تیزهوش، فیلم «قوی سیاه» را تبدیل به یکی از بی پرواترین ژانرهای سینمایی معاصر آمریکا کرده است.

اما آرونوفسکی نمی خواهد اینگونه صحبت ها را در اطراف کار تازه خود بشنود. او می گوید: «برای من این فیلم راهگشا تر از فیلم های قبلی ام نبوده است. اصولا نمی توانم کاملا با این مسئله که این فیلم یک ژانر تازه سینمایی در تاریخ معاصر آمریکا به وجود آورده است کنار بیایم. یعنی مطمئن نیستم با این دیدگاه موافق باشم.»

با این همه منتقدین سینمایی در این مورد به نظر متفق القول می رسند. فیلم تاریک و روانشناسانه «قوی سیاه» که فیلمنامه آن نیز توسط آرونوفسکی نوشته شده، با شرکت «ناتالی پورتمن» در نقش «نینا» - یک بالرین حفاظت شده، یا شاید حتی سرکوب شده و در خود کوفته و معلم رقص متکبراو با بازی «وینست کسل» که برای نخستین بار به «نینا» یک نقش اصلی در باله خود داده است. تک رقصی باله معروف «دریاچه قو». اما نینا به زودی خود را درمقابل رقیب سرسخت و لجوجی به نام «لیلی» می بیند. بالرینی با بازی «میلا کونیس» که می کوشد تا نقشی را که «نینا» یک عمرمنتظر آن بوده از دست او درآورد. هرچند بعدها فیلمنامه پیچیده و رعب آور «آرونوفسکی» به ما نشان می دهد که «لیلی» موجودی است خیالی که تنها در ذهن «نینا» وجود دارد.

ژانر غیرمتعارف فیلم «قوی سیاه» برای منتقدین سینمایی که قصد نقد این فیلم را داشته اند نوعی هشدار بوده است که آن ها را در ارائه نقدهای خود تا کنون مردد نگاه داشته است. با این همه این فیلم تازه و پرسر و صدا که گفته می شود «ناتالی پورتمن» را یک بار دیگر در فهرست دریافت کنندگان جایزه اسکار بهترین بازیگر زن سال قرار خواهد داد از هم اکنون تبدیل به یک واقعه مهم فرهنگی شده است.

تریلر یا نمونه کوتاه این فیلم که هنوز ١٠ هفته به نمایش عمومی آن در سینماها باقی است، روی سایت اینترنتی «یوتیوب» بیش از یک و نیم میلیون تماشاگر داشته است. این رقمی است که تا کنون برای تماشای تریلر یک فیلم «هنری» سابقه نداشته است. هم چنین این فیلم توانسته است در جشنواره های سینمایی «ونیز» و «تلورید» و دوشنبه گذشته نیز در مهم ترین جشنواره سینمایی آمریکای شمالی – جشنواره فیلم تورنتو- با استقبال شدید تماشاگران و منتقدین سینمایی روبرو شود.

بیشتر این اقبال عموم از فیلم «قوی سیاه»، از سوی تماشاگران کنجکاوی است که می خواهند بدانند موضوع فیلم دقیقا چیست و جنبه های عرفانی فیلم از چه و کجا سرچشمه می گیرد. در لحظه هایی از صحنه های فرار سریع و زودگذر «نینا» به نظر می رسد پرهایی ظریف پوست لطیف او را پوشانده اند و گاه گردنش باریک و به نهایت دراز به نظر می رسد که تماشاگر را به این فکر می اندازد شاید او رفته رفته تبدیل به یک قو می شود. با این همه، عوامل و طرح های سنتی و آشنایی هم در این فیلم گنجانده شده است. از جمله یک مادر غیرقابل تحمل با بازی «باربارا هرشی» و یک کارگردان هنری تکامل پرست با بازی «کسل.»

آنچه مسلم است توجه و شیفتگی که «آرونوفسکی» نسبت به بدن های در هم کوفته و شکسته دارد در این فیلم نیز چون فیلم «کشتی گیر» که ماجرای بازگشت یک ورزشکار از کار افتاده به حرفه کشتی گیری است به خوبی نمایان است. هم چنین صحنه های نمایش توجه گیر عشق بازی بین دو زن همجنسگرا و حالت به دام افتادگی که در قهرمان داستان که انگار در خانه ارواح محبوس شده است به چشم می خورد.

وینسنت کسل، از بازیگران اصلی فیلم «قوی سیاه» پس از آنکه برای نخستین بار نسخه کاملی از فیلم را در جشنواره ونیز تماشا کرد به خبرنگاران گفت: «فیلم به صورتی به نوع فیلم های پولانسکی شباهت دارد اما بعد یک دفعه تبدیل به چیزی شبیه به فیلم های «داریو آرجنتو» می شود. شاید کمی از «دیوید کروننبرگ» هم در آن گنجانده شده است!»

در عین حال نقاط مشترک فراوانی بین دو فیلم اخیر آرونوفسکی، یعنی «قوی سیاه» و «کشتی گیر» دیده می شود. به خصوص این نکته که چگونه انسان ها بدن های خود را تا حداکثر امکان مورد سوء استفاده قرار می دهند و این که یک عمر تمرین و اجرای رقص، انجام ورزش های سخت و انجام مسابقات کشتی چه اثراتی روی بدن انسان ها می گذارد.

آرونوفسکی فیلمساز و مارک هیمن، فیلمنامه نویس «قوی سیاه» و پیش از آن «کشتی گیر» که با همکاری یکدیگر این فیلم تازه را تهیه کرده اند می گویند این دوفیلم در حقیقت یکدیگر را تکمیل می کنند.

آرونوفسکی از بیش از ١٠ سال پیش تصمیم تحت تاثیر زندگی خواهر کوچکتر خود که یک رقاص باله است تصمیم می گیرد تا فیلمی در باره رقص «باله» بسازد: «من واقعا هیچ چیزی در مورد باله نمی دانستم و اصلا این نوع رقص را نمی فهمیدم. شاید هم همین موضوع باعث شد که دست به ساختن فیلم بزنم شاید هم می خواستم با زبان سینما آن را برای خودم و دیگران ترجمه کنم.»

به این صورت آرونوفسکی سال ها پیش با یک تهیه کننده دیگر به نام «مایک مداوی» روی یک فیلمنامه به نام «هنرپیشه علی البدل» یا The Understuady آغاز به کار کرد. موضوع این فیلمنامه درباره یک حادثه مرگ آور پشت صحنه های تئاتر بود. در آن زمان آرونوفسکی فکر می کرد می تواند عواملی از «باله» را هم به صورتی به این فیلمنامه اضافه کند اما پس از چند تجربه ناموفق، از فکر ساختن فیلمی از روی آن فیلمنامه بخصوص منصرف شد.

در همین دوران آرونوفسکی برای نخستین بار به تماشای باله «دریاچه قو» می رود: «وقتی متوجه داستان اصلی این باله و ماجرای قوی سیاه و سفید آن شدم تصمیم گرفتم همه چیزهای دیگر را دور بریزم و اصل داستانم را بر اساس این باله بگذارم. یعنی تصمیم گرفتم همه شخصیت های داستان فیلم را با این باله گره بزنم. البته باید بگویم امتیاز نوشتن این فیلمنامه را باید درحقیقت به «چایکوفسکی» داد که اصل این باله و موسیقی آن را نوشته است.»

به این صورت آرونوفسکی پروژه را از استودیوی یونیورسال بیرون کشید وبا همکاری «هیمن» و یک شرکت تهیه فیلم نیویورکی به نام «پروتوزا» Protoza، آن را به طور مستقل تهیه کرد. «هیمن» فیلمنامه نویس «قوی سیاه» ماه ها از وقت خود را صرف تماشای تمرین های باله کرد تا بتواند به شیوه بهتری این عوامل را وارد فیلمنامه خود کند. در نهایت داستان فیلم بارها و بارها بازنویسی شده و تغییرات زیادی در آن به وجود آمده است.

آرونوفسکی در این مورد می گوید: «هرچند موقع نوشتن فیلمنامه به ژانر آن فکر نمی کردیم اما از همان اول کار می خواستیم فیلمی بسازیم که تماشاگران را از ترس در جای خودش میخکوب کند.»

«ناتالی پورتمن» ستاره فیلم نیز که خود زمانی یک بالرین بوده است، از بازی در این فیلم به شدت استقبال کرد. او از یک سال پیش و هنگامی که در انگلستان مشغول تهیه فیلم کمدی «علیاحضرت» بود یک مربی ورزشی مخصوص را از آمریکا به انگلستان فراخواند و ساعت های خالی بین صحنه های فیلمبرداری را به شنا و انجام تمرین های باله با او پرداخت.

چندی بعد برای مدتی به نظر می رسید که این فیلم هرگز ساخته نخواهد شد چرا که سرمایه گذاران خصوصی پس از خواندن فیلمنامه از سرمایه گذاری در آن خودداری می کردند اما در نهایت پس از تقلیل بودجه فیلم، «قوی سیاه» با وجود ستارگان سرشناسی که در آن نقش داشتند ، با مبلغی کمتر از ١٣ میلیون دلار ساخته شد.

فیلم کشتی گیر در آمریکای شمالی تنها ٢۶ میلیون دلار درآمد داشت. فیلم «قوی سیاه» با موضوع باله احتمالا بسیاری از تماشاگران «کشتی گیر» را از دست خواهد داد هرچند از طرفی دیگر حضور ستاره ای چون «ناتالی پورتمن» می تواند به فروش بیشتر آن کمک دهنده باشد.

در هر حال فیلم «کشتی گیر» هم وقتی وارد دایره «جشنواره های سینمایی» شد، آخرین فیلمی بود که در جشنواره سینمایی «ونیز» نمایش داده شد و در آن زمان کسی «میکی رورک» را نمی شناخت. منتقدین و تماشاگران هم انتظارات زیادی از آرونوفسکی نداشتند. اما امروزهمه چشم ها به «قوی سیاه» دوخته شده است.

XS
SM
MD
LG